كثرت اطلاعاتي- امنيتي

وحدت اطلاعاتی- امنیتی در عین کثرت

این نظریه بدنبال ادغام سازمان­ های اطلاعاتی- امنیتی نیست بلکه بدنبال «وحدت استراتژیکی» است که تمام دستگاه­ ها و سازما­ن­ های اطلاعاتی- امنیتی تحت فرماندهی و کنترل یک واحد مستقل باشند. بدون آن «کثرت به جزیره ­ای و موازی کاری» تبدیل ­شود و «وحدت فرماندهی به استبداد مطلق اطلاعاتی و تقابل» تبدیل ­شود.

وحدت اطلاعاتی- امنیتی در عین کثرت، رویکرد سازمان ­های اطلاعاتی- امنیتی از «رقابت محوری و تقابل محوری» به «مزیت محوری و تأثیر محوری» تغییر می ­دهد.

اصول و مبانی این نظریه یک پارادایم مطلوب است که باعث تحقق «حکمرانی مطلوب اطلاعاتی- امنیتی در تراز امنیت ملی» می­ شود.

کثرت اطلاعاتی- امنیتی باعث تخصصی شدن امور اطلاعاتی- امنیتی (سایبری، فنی، فیزیکی- اسنادی، جاسوسی، ضد جاسوسی، نظامی، خرابکاری، تروریسم، داخلی، خارجی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زیست  محیطی، رسانه­ای، فضای مجازی، پیام رسان­هاو ………) می­شود.

وحدت اطلاعاتی- امنیتی باعث زبان مشترک، فهم مشترک، هدف مشترک، راهبرد مشترک، فرماندهی مشترک و تبادل مشترک می ­شود. فرهنگ حفاظت اطلاعات نباید به فرهنگ انباشت و ذخیره اطلاعات تبدیل شود، بلکه باید به فرهنگ اشتراک و تبادل اطلاعات تبدیل شود. اطلاعاتی که در یک سازمان خاک می خورد و فقط در حافظه رایانه­ هاذخیره شده است ممکن است در سازمان دیگر کاربرد داشته باشد.

وحدت اطلاعاتی- امنیتی در عین کثرت، باعث تغییر فرهنگ اطلاعاتی از «قدرت محوری برای من» به فرهنگ «امنیت محوری برای کل» می ­شود.

وحدت اطلاعاتی- امنیتی در عین کثرت، باعث ایجاد «تعادل استراتژیک» بین سیاست­ گذاری اطلاعاتی- امنیتی و منابع و نهادهای مجری امنیت است.

اطلاعات و امنیت دارای سه رکن اساسی درهم تنیده و چند لایه و پیچیده است:

الف- اطلاعات در مقابل سیاست،

ب- اطلاعات در مقابل مردم و جامعه،

پ- اطلاعات در مقابل اطلاعات.

نظریه وحدت اطلاعاتی- امنیتی در عین کثرت، باعث هماهنگی و هم­افزایی بین سه ضلع مثلت بالا است و سازمان­ های اطلاعاتی را از یکطرف در مقابل مردم و دولت پاسخگوی می ­کند و از سوی دیگر سازمان­ های اطلاعاتی را در مقابل همدیگر پاسخگو می­ کند.

کشورهای موفق در اجرای نظریه «وحدت اطلاعاتی- امنیتی در عین کثرت»

نظریه «وحدت اطلاعاتی- امنیتی در عین کثرت» در برخی کشورها با موفقیت بیشتری پیاده‌سازی شده، به ‌ویژه در کشورهایی که توانسته ‌اند میان تنوع نهادی و انسجام راهبردی تعادل برقرار کنند. در ادامه چند کشور که در اجرای این مدل موفق ‌تر بوده‌اند را مرور می ‌کنیم:

ایالات متحده آمریکا

– موفقیت در هماهنگی نهادی: با وجود بیش از ۱۷ نهاد اطلاعاتی، از جمله CIA، NSA، FBI و DIA، آمریکا توانسته با ایجاد «دفتر مدیر اطلاعات ملی» (ODNI) انسجام راهبردی ایجاد کند.

– مدیریت بحران‌ها: در بحران‌ هایی مانند حملات ۱۱ سپتامبر و پاندمی کووید-۱۹، همکاری بین ‌نهادی و تحلیل داده ‌های کلان نقش مؤثری در پاسخ سریع و مؤثر داشت.

– شفافیت نسبی: ابتکارهایی مانند Open Government به افزایش اعتماد عمومی کمک کرده‌اند.

استونی

– الگوی حکمرانی دیجیتال: استونی با اجرای پروژه E-Estonia توانسته ساختار اطلاعاتی-امنیتی بسیار منسجم و فناورانه‌ای ایجاد کند.

– امنیت سایبری پیشرفته: استفاده از بلاک‌چین و هویت دیجیتال برای حفظ امنیت داده‌ها، این کشور را به یکی از موفق‌ترین نمونه‌ها در حکمرانی اطلاعاتی تبدیل کرده است.

چین

– تمرکز راهبردی با ابزارهای متنوع: چین با بهره‌گیری از هوش مصنوعی، تشخیص چهره، و کلان‌ داده، توانسته نظارت گسترده‌ای بر جمعیت و تهدیدات ایجاد کند.

– شهرهای هوشمند و امنیت داخلی: این کشور توانسته با وجود چالش‌های حقوق بشری، سطح امنیت و کنترل اطلاعاتی را به‌طور چشمگیری افزایش دهد.

روسیه

– مدل چندنهادی با فرماندهی مرکزی: نهادهایی مانند FSB، SVR و GRU با وجود تنوع مأموریتی، در بحران‌ها تحت فرماندهی واحد عمل می‌کنند.

– توان سایبری بالا: روسیه در عملیات‌های سایبری و اطلاعات نادرست، از مدل وحدت در عین کثرت بهره برده است.

در مجموع، کشورهایی که توانسته‌اند در اجرای این نظریه موفق‌تر بوده‌اند:

– ساختار هماهنگ‌کننده مرکزی ایجاد کنند،

– فناوری‌ های نوین را در خدمت امنیت قرار دهند،

– در عین تنوع نهادی، وحدت هدف را حفظ کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *