استراتژی آمریکا در قبال ایران: مهار و درگیر کردن ایران در درون مرزهایش است. تحولات دفاعی- امنیتی ده سال گذشته از یکطرف باعث خروج آمریکا از منطقه غرب آسیا و به طبع آن افزایش هزینه آمریکایی ها در منطقه شد و از سوی دیگر باعث افزایش حضور و نفوذ منطقه ای ج.ا.ایران یا به عبارتی دیگر باعث اقتدار دفاعی ج.ا.یران در منطقه شد، بطوریکه دسترسی رزمندگان جبهه مقاومت را از تهران به دریای مدیترانه و سیم خاردارهای رژیم صهیونیستی آسان و سهل نمود، به همین دلیل آمریکایی ها تصمیم گرفتند بمنظور کاهش هزینه های خود در منظقه و همچنین مهار ایران در درون مرزهایش در گام اول از افغانستان خارج شوند و با تقویت طالبان در میان مدت و بلند مدت یک تهدید جدی و دائمی کنار مرزهای شرقی ایران ایجاد کنند. گرچه طالبان جدید پوست اندازی کرده و خشونت و آدم کشی قبلی را ندارد، به عبارتی دیگر تاکتیک ها و تکنیک های جنگی وی از سخت افزاری و آدم کشی به هوشمندی و جلب اعتماد عمومی تغییر یافته اما از نظر ایدئولوژی تغییر نکرده و همان تفکر بنیاد گرایی و دشمنی را نسبت به شیعیان دارد. رفتار طالبان دچار دگردیسی شده است اما مبانی فکری و ایدئولوژیک وی به سختی قابل تغییر است و به همین دلیل در کوتاه مدت تهدیدی برای ایران نیست جون باید قدرت را بدست گیرد و برای جلب اعتماد داخلی، منطقه ای و بین المللی نیاز به بازیابی قدرت و استقرار دولت جدید دارد. پس در کوتاه مدت تهدیدی برای ایران نیست اما در میان مدت و بلند مدت بعلت تفکر بنیاد گرایی ایران تهدید اول طالبان و آمریکا تهدید دوم است. در گام دوم آمریکا در عراق بدنبال ایجاد دولت مخالف ایران است، برای اینکار یا گروه های معارض و مخالف ایران را تقویت میکند و سکان دولت عراق را به آنها میدهد و اگر گروهای جهادی و همسو با ایران مثل حشدالشعبی اجازه این کار را ندهند، ورژن جدیدی از داعش را همانند مدل طالبان جدید ایجاد میکند که اسحاله شده و منعطفتر از داعش قبلی خواهند بود. ورژن جدید داعش بدنبال کشتار و تشکیل خلافت اسلامی نیست اما از طریق دیپلماسی نرم و جلب اعتماد عمومی بدنبال تشکیل دولت مخالف ایران و همسو با آمریکا است. بنابراین آمریکا در بلند مدت بدنبال مهار، کنترل و درگیر کردن ایران در درون مرزهایش است. در شرق ایران مهار و کنترل طالبان را در دست میگیرد و در غرب ایران مهار و کنترل مخالفین ایران در عراق. با اجرای این دوگام بطور خودکار ایران را در درون مرزهایش مهار و کنترل و درگیر میکند. پس باید متناسب با استراتژی آمریکا، دیپلماسی دفاعی و نظامی ج.ا.ایران حداقل برای ۵ سال آینده باز تعریف و بازنگری شود.
6 پاسخ به “بازنگری در دیپلماسی دفاعی و نظامی ج.ا.ایران متناسب با استراتژی مهار ایران در درون مرزهایش”
با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
مشتاقانه منتظر روحیه ای میهنی و بازگرداندن هرات و مزارشریف به تن ایرانیم
آنچه هدیه داده شده باید پس گرفته شود
بلکه ایرانیان ساکن آن مرزها نیز از این اشوب رهایی یابند
درود
سلام خدمت استاد محترم
من با گفته های شما کاملا موافقم و به نظر من تهدیدات در مرزهای شرقی کشور جدی است چون طالبان همان تفکرات داعش را دارند و ایرانیان را رافضی می دانند ولی چون تجربه جنگ داعش در عراق و سوریه را دارند بنابراین از خشونت پرهیز کرده و سعی می کنند افکار عمومی چه در داخل و چه در متطقه را به سمت خود جلب نمایند و به محض اینکه سکان حکومت را در دست گرفتند و مشروعیت و مقبولیت را بدست اورند تهدید خود را متوجه دو کشور ابران و پاکستان می نمایند
تصمیم گیران نظامی نباید غافلگیر شوند و منتظر اقدامات سباستمداران باشند بایدطرح های عملیاتی را متناسب با تهدیدات اماده نمایند و تمرینات تاکتیکی و رزمایشات مشترک رادر منطقه شرق و جنوب شرق جهت امادگی نیروها اجرا نمایند که اگر غفلت نماییم با توجه به توحش این گروه جلوی انها را باید در استان کرمان و خراسان باید بگیریم و هزینه سنگین را برای ما خواهد داشت
سلام، خوب بود. قطعا آمریکا از سیاستهای سخت دو دهه که توسط دو دهه آمریکا را درگیر کرده بود با دو پروژه اوباما طی ۸ سال در عراق خود را رهانید و با روی کار آمدن بایدت همان پروژه باز بدست مولود دیگر خود یعنی القاعده یا همان طالبان در افغانستان پیگیری میشود. در واقع ظاهر قضیه شکست آمریکاست ولی در باطن طرح فریب درگیر کردن و محدود کردت ج.ا.ا در مرزهای شرقی و غربی است در حالیکه سال گذشته نیز ایران را در قفقاز جنوبی توسط ترکیه و آذربایجان محدود کردند. دیوار کشی مرزهای ترکیه نیز میتواند جزئی از این پروژه باشد. اسرائیل هم در قالب طرح ابراهیم به امارات علنا راه پیدا کرده و مشخص است که برای جنوب ایران هم برنامه دارند کی رو خواهد شد خدا داند. سیستم اطلاعات استراتژیک ما نفوذی دارد!!
با سلام و عرض ارادت استاد گرانقدر
مشتاقانه منتظر روحیه ای میهنی و بازگرداندن هرات و مزارشریف به تن ایرانیم
آنچه هدیه داده شده باید پس گرفته شود
بلکه ایرانیان ساکن آن مرزها نیز از این اشوب رهایی یابند
درود
احسنت
سلام خدمت استاد محترم
من با گفته های شما کاملا موافقم و به نظر من تهدیدات در مرزهای شرقی کشور جدی است چون طالبان همان تفکرات داعش را دارند و ایرانیان را رافضی می دانند ولی چون تجربه جنگ داعش در عراق و سوریه را دارند بنابراین از خشونت پرهیز کرده و سعی می کنند افکار عمومی چه در داخل و چه در متطقه را به سمت خود جلب نمایند و به محض اینکه سکان حکومت را در دست گرفتند و مشروعیت و مقبولیت را بدست اورند تهدید خود را متوجه دو کشور ابران و پاکستان می نمایند
تصمیم گیران نظامی نباید غافلگیر شوند و منتظر اقدامات سباستمداران باشند بایدطرح های عملیاتی را متناسب با تهدیدات اماده نمایند و تمرینات تاکتیکی و رزمایشات مشترک رادر منطقه شرق و جنوب شرق جهت امادگی نیروها اجرا نمایند که اگر غفلت نماییم با توجه به توحش این گروه جلوی انها را باید در استان کرمان و خراسان باید بگیریم و هزینه سنگین را برای ما خواهد داشت
احسنت
سلام، خوب بود. قطعا آمریکا از سیاستهای سخت دو دهه که توسط دو دهه آمریکا را درگیر کرده بود با دو پروژه اوباما طی ۸ سال در عراق خود را رهانید و با روی کار آمدن بایدت همان پروژه باز بدست مولود دیگر خود یعنی القاعده یا همان طالبان در افغانستان پیگیری میشود. در واقع ظاهر قضیه شکست آمریکاست ولی در باطن طرح فریب درگیر کردن و محدود کردت ج.ا.ا در مرزهای شرقی و غربی است در حالیکه سال گذشته نیز ایران را در قفقاز جنوبی توسط ترکیه و آذربایجان محدود کردند. دیوار کشی مرزهای ترکیه نیز میتواند جزئی از این پروژه باشد. اسرائیل هم در قالب طرح ابراهیم به امارات علنا راه پیدا کرده و مشخص است که برای جنوب ایران هم برنامه دارند کی رو خواهد شد خدا داند. سیستم اطلاعات استراتژیک ما نفوذی دارد!!
احسنت