مبانی قدرت، کانونهای قدرت و مولفههای قدرت در قرن ۲۱ در حال تغییر و تحول میباشد.
تمرکز مبانی قدرت از بُعد نظامی به اقتصادی تغییر یافته است. به همین دلیل فرماندهی معظم کل قوا طی سال ۱۳۹۹ بارها فرمودند که جنگ نمیشود. بنابراین در قرن ۲۱ کشوری قدرتمند است که دارای اقتصاد برتر باشد، مثل چین که در حال حاضر اقتصاد دوج جهان است و به احتمال زیاد تا سال ۲۰۳۰ اقتصاد برتر جهان هم میشود.
کانون قدرت از غرب به شرق در حال تغییر است. یکی از دلایل این برهان اشاعه کوید- ۱۹ و ناتوانی آمریکا و سایر کشورهای غربی در مهار این ویروس بود، به همین دلیل فرماندهی معظم کل قوا طی سال ۱۳۹۹ بارها فرمودند که کانون قدرت در حال انتقال از غرب به شرق میباشد و کانونهای چندجانبهگرایی و تکثرگرایی مثل چین، روسیه، هند مالزی و اندونزی، در مقابل کانون تک قطبی غرب، در حال تکوبن میباشد.
مولفههای قدرت از حالت سخت و فیزیکی به حالت نرم و هوشمند تغییر یافته است. به همین دلیل فرماندهی معظم کل قوا طی سال ۱۳۹۹ بارها فرمودند که مراقب جنگ نرم دشمن باشید. مولفههای جدید قدرت مثل هوش مصنوعی، جنگ شناختی جنگ رسانهای، جنگ سایبری و جنگ انرژی، جایگزین مولفههای فیزیکی قبلی شده است. کشور چین در حوزه مولفههای جدید طی سالهای گذشته پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است.
با توجه به مطالب بالا و در جارجوب سیاست نگاه به شرق، ج.ا.ایران تصمیم گرفته قبل از فروپاشی غرب و قبل از شکلگیری کانونهای جدید قدرت، تعامل و ارتباط خود را از غرب به سمت شرق گسترش دهد. نقطه آغازین این سیاست حضور ج.ا.ایران به عنوان عضو ناظر در شانگهای شروع شد و در حال حاضر به دنبال تحقق سند راهبردی ۲۵ ساله با اقتصاد دوم جهان یعنی چین میباشد. این سند که به امضای وزرای امور خارجه رسیده، نه توافقنامه است و نه تفاهمنامه، بلکه فعلاً یک سند راهبردی است و هیچگونه الزام حقوقی ندارد. این سند بیشتر ماهیت نقشه راه داشته و چارچوب همکاری و زمینههای مشارکت را برای طرفین مهیا میکند، وجود چنین اسنادی برای هر کشوری نوعی دارایی و ظرفیت تولید ثروت محسوب میشود. پس از تکمیل سند باید برای هر طرح و اقدام، یک قردارد الزامآور جداگانه توسط وزارتخانهها یا سایر سازمانها منعقد شود. در هیچکدام از بندهای سند، جملهای که نشاندهندهی برتری یک طرف بر دیگری یا ضعف یکی در مقابل دیگری داشته باشد، ملاحظه نمیشود و از موضعی برابر و با رویکرد برد- برد و عزتمندانه تهیه شده است.
متاسفانه طی هفتههای گذشته با شرارت غربگراهای وطنی و همسویی آنها با اینترنشنال، بی بی سی، سلطنت طلبها، منافقین، صدای آمریکا و سایر کانالهای وابسته به آمریکا، بدنبال دوقطبی سازی و دوگانه سازی (نظام- دولت) و ایجاد شکاف بین مسئولین و از بین بردن وحدت مردم با مسئولین هستند. بطوریکه با تکنیک قرینه سازی، از یکطرف این سند را به معاهده ترکمنچای تشبیه کرده و موافقان این سند را خائن به ملت معرفی نموده و از سویی دیگر بدنبال مذاکره و برقرای ار تباط با آمریکا میباشند و راه نجات کشور را در تعامل با آمریکا میدانند.
این سند بر اساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی، درونزا و برونگرا میباشد، به همین دلیل مخالفین، معاندین و دشمنان داخلی و خارجی نظام، با غوغاسازی بدنبال عملیاتی نکردن مفاد سند ۲۵ ساله بین ایران و چین هستند و این اقدام را به مسئولین نظام و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) منتسب میکنند واز طرفی بطور تمام قد از برجام حمایت میکنند و این اقدام را به دولت منتسب میکنند. با دوقطبیسازی بدنبال ایجاد شکاف و دوگانگی بین مردم با مسئولین هستند.
در هر موضوعی که دشمنان ج.ا.ایران ناراحت شدند و علیه نظام موضع گرفتند، همان موضوع عین مصلحت نظام است و هر جا که مثل برجام خوشحال شدند، همانجا خلاف مصالح و منافع نظام ج.ا.ایران است.
سلام
علت اینکه مردم به این سند خوشبین نیستند این است که اعتماد خود را به دولت و حکومت از دست داده اند و نتوجه شده اند هیچ یک از این تفاهمنامه ها گره ای از مشکلات انان را باز نکرده است به نظر من یک فاصله فکری نسبت به مردم و حکومت ایجاد شده است تا زمانی که این فاصله رفع نشود مردم تحت تاثیر عملیات روانی خواهند بود
اما در خصوص این تفاهمنامه چین به دنبال نفوذ در منطفه غرب اسیا است و می خواهد مرزهای سیاسی خود را در درون معاهدات اقتصادی گسترش بدهد و چه کشوری بهتر از ایران که در قفس مشکلات اقتصادی گیر کرده است و دست وپا می زند این اقدام دولت شتابزده است اگر حکومت به توان خود ایمان داشته باشد و از ظرفیت های خوب خود به نحو نطلوب استفاده نماید چه بسا از مرتبه برتر می تواند با کشور کمونیستی چین بر سر مذاکره قرار گرفته و معامله برد_برد داشته باشد
لطفانظر خود را مرقوم فرمایید
سلام ضمن تشکر از اظهار نظر دقیق جنابعالی
همانطوری که فرمودید در حال حاضر ج.ا.ایران گرفتار قفس تحریم های آمریکا شده است و مانند کسی است که گلویش را فشرده اند و در حال خفه شدن است، بنابراین ج.ا.ایران برای نجات از مرگ حتمی راهی جز مراوده با چین ندارد. درصورت مراوده با چین از خفگی نجات پیدا کرده و مشغول تنفس میشود. با توجه به اینکه طی سال ۱۳۹۹ طبق گفته رئیس بانک مرکزی ۳ مرحله اسکناس بدون پشتوانه چاپ شده است، لذا بنظر میرسد ج.ا.ایران باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند که همان سند راهبردی چین است. مع الوصف من فرمایشات شما را کاملاً قبول دارم
مثل همیشه عالی و کارشناسی شده.
درود و سپاس