هر شش مورد واژ.گان بالا از بیانات و فرامین مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و فرماندهی کل قوا طی دو سال گذشته خطاب به نیروهای مسلح و آحاد مردم انقلابی بوده است.
تفسیر حقیر از سه واژه اول (مذاکره نمیکنیم- جنگ نمیشود و مقاومت میکنیم) این است که باید نیروهای مسلح با صبر استراتژیک و مقاومت فعال شبکه ای و با هوشمندی و عقلانیت تحرکات و اقدامات دشمن را پایش و پویش و رصد نموده تا چنانچه دشمن قصد ایجاد جنگ محدود و یا تک محدود داشت، نیروهای عملیاتی و حاضر در منطقه با واکنش سریع غافلگیر نشوند. بر این اساس طبق اسناد بالادستی در سطح راهبردی باید دکترین دفاعی در دستور کار نیروهای مسلح قرار گیرد، اما در سطح عملیاتی و تاکتیکی باید دکترین نطامی نیروهای عملیاتی و حاضر در منطقه تهاجمی و آتش به اختیار باشد. شواهد و قرائن موجود طی سالهای گذشته مثل سقوط پهپاد آمریکایی بیانگر همین نوع دکترین نظامی بوده است، پس به اعتقاد من نیروهای مسلح تا کنون طبق منویات فرماندهی معظم کل قوا و اسناد بالادستی بدرستی به وظیفه خود عمل کرده اند. در واقع نیروهای مسلح با تکیه بر اشراف اطلاعاتی نسبت به تحرکات تاکتیکی و عملیاتی دشمن، دست بلند اطلاعاتی و اقتدار اطلاعاتی خود را به یگانهای عملیاتی لینک نموده و با اقدام بموقع و قاطع یگانهای عملیاتی در پاسخگویی سریع به تهدیدات، باعث اقتدار عملیاتی یا دست بلند عملیاتی یگانهای حاضر در صحنه رزم شده اند. پس به نطر من نیروهای مسلح در حال حاضر نسبت به دشمن دارای برتری اطلاعاتی و عملیاتی و یا نسبت به دشمن همزمان دارای دست بلند اطلاعاتی و دست بلند عملیاتی هستند.
تحولات و حوادث اخیر امنیتی مثل مدیریت و هدایت اغتشاشات داخلی- سرقت اسناد محرمانه- خرابکاری نطنز و ترور شهید فخری زاده بیانگر این است که در حوزه مسایل امنیتی حریف نسبت به ما دست اطلاعاتی بلندتر دارد، به عبارتی دیگر حریف دارای دست بلند امنیتی- اطلاعاتی میباشد. از طرفی تجربه حوادث امنیتی اخیر مثل حادثه تروریستی اهواز بیانگر اینستکه دستگاههای امنیتی ما پس از وقوع هر حادثه، بلافاصله قادر به شناسایی و دستگیری عاملان جنایت و خرابکاری بوده اند، این امر بیانگر اقتدار عملیاتی و یا دست بلند عملیاتی دستگاههای امنیتی است، پس نتیجه میگیریم که سازمانهای امنیتی حریف نسبت به ما دارای دست بلند اطلاعاتی و یا اشراف اطلاعاتی هستند که وجود عوامل نفودی و جاسوس مصداق عینی آن است. از طرفی دیگر دستگاههای امنیتی ما نسبت به حریف دارای دست بلند عملیاتی و یا اقتدار عملیاتی هستند.
بنده معتقدم که در مقطع کنونی ترامپ حتی بدنبال اجرای جنگ محدود علیه ایران نیست، اما در مدت ۴۸ روز باقی مانده بشدت بدنبال تنگتر کردن حلقه تحریم هلی فلج کننده و تشدید راهبرد فشار حداکثری علیه ایران به اوج اعلی میباشد، در واقع ترامپ صرفا بدنبال تهدید و تحریم اقتصادی و دیپلماتیک است.
پس در این مقطع زمانی ۴۸ روزه تکلیف نیروهای مسلح چیست؟
به نظر من در این مقطع نیروهای مسلح باید با استناد به سه واژه (سرباز بدون مرز- عمق استراتژیک و آتش به اختیار) از طریق تحریک پیش دستانه ترامپ، یک جنگ محدود و تلافی جویانه با گروههای کوچک و آتش به اختیار بصورت لکه جوهری در چند نقطه حساس منطقه که برای آمریکا و رژیم صهیونیستی مهم و حیاتی است را به مدت یک روز اجرا نماید. نیروهای مسلح نباید این فرصت حیاتی را از دست بدهند، به نظر من در انتقام شهادت سردار دلها و معمار مبارزه با تروریسم مطالبه فرماندهی معظم کل قوا و مردم محقق نشد، چون معظم له پس از عملیات عین الاسد فرمودند این در حد سیلی بود، انتقام سخت هنوز انجام نشده است، از طرفی دیگر اقدام تروریستی اخیر و تحریمها و یاوه گویی های اخیر ترامپ، بهانه خیلی خوبی برای دفاع تهاجمی و محدود نیروهای مسلح شده است. با این اقدام هم مطالبه فرماندهی معظم کل قوا و مردم محقق میشود و هم دشمن بطور سخت تنبیه میشود، مطمئنم که آمریکا و رژیم صهیونیستی فرصت انتقام و پاسخگویی ندارند، به همین دلیل از یکطرف پرستیژ و هژمونی آنها درهم شکسته و از سوی دیگر تمرکز و توجه ترامپ از تحریم های اقتصادی به دفاع نظامی در مقابل سرباز بدون مرز در عمق استراتژیک ج.ایران معطوف میگردد، چون زمان و امکان پاسخگویی ندارد، دست برتر با نیروهای مسلح خواهد بود.
نکته مهم و اساسی این است که باید مراقبت کنیم که همزمان در دو جبهه و یا در دوجنگ وارد عمل نشویم.