حکمرانی منطقهای
«حکمرانی منطقهای» نوعی اعمال صلاحيت و كنش فرامرزي است كه در يك منطقه خاص، فراتر از قلمرو يك دولت- ملتها اعمال ميشود. این نوع حکمرانی، توسط نهادها و بازیگرانی انجام میشود که در سطح منطقه صلاحیت حکمرانی دارند و این صلاحیتها، بهطور داوطبانه و قانونی از سوی سایر بازيگران پذیرفته ميشود. بر اين اساس، حكمراني منطقهاي يك فرآيند تعاملي و افقي است كه كنشگران اصلي منطقه در راستاي نيازهاي مشترك منطقه (اقتصادي، سياسي، امنيتي و…) دست به تشريك مساعي ميزنند. در حكمراني منطقهاي مدل روابط بازيگران، مبتني بر «شبكه حامي-حامي» در منطقه است و همه بازيگران در يك روابط دوسويه و متقابل در تعاملات چندگانه ديالكتيكي اعم از تعاملات سياسي و امنيتي قرار ميگيرند. بر اين اساس، حكمراني جمهوري اسلامي ايران در منطقه غرب آسيا تحت رهنمودهای مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و با مدیریت میدانی شهید سلیمانی نوعي حكمراني مشروع و قانوني است كه بر اساس ملاحظات و نيازهاي مشترك منطقه و بنا به درخواست كشورهاي متبوع غرب آسيا صورت گرفته است.
حكمراني منطقهاي در مقابلِ حكمراني سلسهمراتبي که مدل روابط بازيگران، مبتني بر «شبکه رهبر- پیرو» است موردنظر آمريكا قرار ميگيرد كه در فراسوي مرزهاي دولت- ملتهاي منطقه، به دليل ملاحظات منفعتمحوري، قدرتمحوري و سياستهاي سلطهگرايانه به اعمال كنش و مداخلات فرامرزي دست ميزند.
نیروی قدس
تصریح بر اینکه «نیروی قدس بدون مرز است» دستکم دو دلالت مهم و کلیدی دارد: نخست آنکه در حوزهی پاسداری از انقلاب اسلامی و صدور انقلاب اسلامی، ما با یک تغییر در سطح عملیّاتی روبرو خواهیم بود و آن توسعهی گسترهی تأثیر نیروی قدس از تمرکز در غرب آسیا به سطح بینالمللی است؛ و دوم، تغییر از یک سیاست اعمالی به یک سیاست اعلامی و صریح در حوزهی راهبردی است.
بر این اساس آنچه تاکنون با عنوان «عمق راهبردی» نظام جمهوری اسلامی ایران میشناختهایم در چشماندازی عمیقتر و گستردهتر قابل تصور خواهد شد و امتداد عمق راهبردی نظام، مصداقی نوین خواهد یافت. هرچند مبانی این تصمیم راهبردی در سخنان رهبر انقلاب، اینچنین طرح شده بود: «این نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقهی خودمان: ما غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقرِ دارِهِم اِلّا ذَلّوا؛ این حدیث از معصوم (علیه السّلام) است که آن کسانی که در خانه نشستند تا به آنها حمله بشود دچار ذلّت شدند. این جوری نباشد که یک چهاردیواری را انتخاب کنیم و دیگر کارمان به این نباشد که پشت این دیوار چه کسی است، چه تهدیدی وجود دارد. این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجبترین واجبات کشور هم لازمتر است که مورد توجّه قرار بگیرد که خیلیها متوجّه به این نیستند، خیلیها توجّه به این ندارند. حالا بعضیها هم توجّه دارند و به نفع دشمن حرف میزنند – [مثلاً میگویند] «نه غزّه، نه لبنان» – امّا خیلیها هم توجّه ندارند؛ واقعیّت این است. این نگاه به این منطقهی وسیع جغرافیایی که جزو وظایف و جزو مسئولیّتهای سپاه است، نگذارید در داخل سپاه تضعیف بشود.» (بیانات رهبری؛ ۱۰/۰۷/۱۳۹۸).