در لبنان مردم در اعتراض به ثروتهای نجومی برخی سیاستمداران و متنفذان و فقر اکثریت مردم و در عراق مردم به فقر، تبعیض، بیکاری و مشکلات عدیده اجتماعی این کشور اعتراض دارند. گرچه این اعتراضات در لبنان به دلیل فرهنگ حاکم بر مردم این کشور به خشونت کمتر تمایل داشت لیکن در عراق این اعتراضات به دلایل مختلف از جمله فرهنگ اجتماعی، نفوذ گروهکهای فرقهای – مذهبی، بعثی و تکفیری در بین مردم، شکافهای عمیق اجتماعی، تأثیرپذیری شدید از رسانههای خارجی، دسیسههای موزیانهی غرب و اعراب منطقه با هرج و مرج، خشونت و کشتار بسیار همراه گردید که رسانهها جمعی و به خصوص رسانههای وابسته به عربستان و آمریکا سعی بسیار داشتند که این کشتارها را به عوامل ایران در عراق نسبت داده و از این مسیر بر طبل جدایی دو ملت عراق و ایران بکوبند که البته برابر پایشهای میدانی تا حدود بسیاری نیز به هدف خود دست یافتهاند.
البته اوضاع لبنان متفاوت است ولی با هدفی مشابه در حال گذار است. حزب الله لبنان دارای محبوبیت و قدرت بسیاری در میان مردم لبنان است. حمایت و عدم حمایت حزب الله از سعد حریری هر کدام دارای عواقب بسیاری برای حزب الله است که البته با انسجام سازمانی و سیاسی که این گروه از آن برخوردار است تاکنون سعی نموده است کمترین صدمات را متحمل گردد. حمایت از سعد حریری با توجه به اینکه مردم لبنان وی را عامل مشکلات حاضر میدانند ممکن است حزب الله را یکی از عوامل مشکل نمایش دهد و اگر حزب الله در مخالفت با سعد حریری و دولت وی موضعگیری کند ممکن است این را گروه به عنوان گروهی موافق اغتشاشگران جلوهگر نماید. به همین خاطر سیدحسن نصرالله در سخنرانی و موضعگیریهای خود ضمن اعلام به حق بودن خواستههای معترضان از دولت سعد حریری حمایت کرده و سعی داشت و دارد در میانهی این دعوا جایگاه حزب الله را به عنوان حزبی مردمی حفظ نماید. لیکن استعفای حریری اوضاع سیاسی لبنان را با پیچیدگیهای بیشتری مواجه نمود که نزدیکترین نتیجهی آن میتواند مشغول نمودن حزبالله لبنان به داخل لبنان و حتی درگیر نمودن آن با گروههای داخلی لبنان مانند قوات لبنانیه سمیر جعجع و غافل و یا دست بسته نمودن آن از اسرائیل و تحولات منطقه است. البته تجربه و انسجام حزب الله تاحدود زیادی از وخامت اوضاع خواهد کاست مگر اینکه برخی احزاب لبنانی بخواهند برای نیل به اهداف خود دست به اسلحه شده و یا با کشته سازی قدرت سخت حزب الله را وارد عرصهی داخلی لبنان نمایند.
نظام سیاسی لبنان نوعی ویژه از حکومتداری دموکراتیک است که در آن علاوه بر آرای مردم، وابستگیهای دینی نیز در سلسله مراتب قدرت سیاسی نقش بازی میکند. این شیوه حکومتداری یکی از زیر مجموعههای دموکراسی توافقی است. (Consociation alism) در این نوع از حکومت دارای این مکان وجود دارد که شهروندان بر مبنای توافق هایی که لزوما دموکراتیک نیستند در تقسیم قدرت نقش بازی کنند مثلا تقسیم بندی هایی بر اساس زبان و موقیت (نمونه هایی مانند بلژیک ، هلند یا سوئیس) در حکومت دارای لحاظ شود و فراتر از تقسیم بندی های فدرال ، ایالتی یا استانی ،گروههای زبانی یا قومیتی در تقسیم بندی های سیاسی به رسمیت شناخته می شوند.
اما در نمونه هایی مانند لبنان و تا اندازه ای عراق ، فراتر از زبان موقیت ، مساله دین در شکل گیری گروه های جمعیتی تشکیل دهنده قوای سیاسی نقش بازی می کنند مدلی که میتوان آن را دموکراسی فرقه ای یا سهمیه ای ((confessionalism نامید. به همین دلیل در لبنان، لبنانی بودن، لبنانی تبار بودن، لبنانی زاده بودن یا حتی موضوعاتی مانند عرب بودن، شروطی کافی برای رسیدن به پست هایی مانند ریاست جمهوری ، نخست وزیری یا ریاست مجلس نیست. در عوض این پست ها ، سهم گروههای دینی مختلف هستند و به همین دلیل مذهب و دین سیاستمدار اولویت مهم تری نسبت به ویژگی هایی مانند رای شهروندان برای نخبگان سیاسی است.
این تقسیم بندی در جریان یک سند سیاسی به نام میثاق وطنی در سال ۱۹۴۳ میلادی به دست آمده و بر اساس آن، رئیس جمهور همیشه از مسیحیان مارونی ، نخست وزیر از مسلمانان سنی ، رئیس مجلس از مسلمانان شیعه، معاون رئیس مجلس از مسیحیان ارتدوکس و رئیس ستاد مشترک ارتش از مسلمانان دروزی است.
سناریوهای آینده لبنان
استمرار کابینه کنونی بهصورت کفیل: این گزینه بدلیل وجود اختلافات بزرگ بزرگ بین جریان های سیاسی در مورد تشکیل دولت جدید، محتمل است، به خصوص که برخی احزاب تلاش می کند فشار بر رییس جمهور را ادامه دهند تا حزب الله به مسائل داخلی کشور مشغول بماند.
حمایت دولت از جریان های سیاسی و بازگشت حریری: جریانهای سیاسی مهم از جمله جریان مستقبل و حزب سوسیالیست پیشرو و حزب قوات با این گزینه مخالف هستند و نمیخواهند تشکیل کابینه بنابر توافق ملی تکرار شود، به بهانه این که چنین دولتی نمیتواند تصمیم بگیرد.
کابینه سیاسی با نخست وزیری شخصیت سنی از گروه ۸ مارس: فصیل کرامی ، اسامه سعد ، عبد الرحیم مراد یا یک شخصیت سنی که به گروه ریاست جمهوری نزدیک باشد (فواد مخرومی – الخطیب) دلایل ذیل مانع تشکیل چنان دولتی میشود : حزبالله نمیخواهد مسئولیت فروپاشی اقتصاتدی آتی را گردن گروه نزدیک به خود بیندازد و هیچ شخصیت سنی در وضعیت کنونی که تمام اهل سنت و رهبران این مذهب از سعد حریری پشتیبانی می کنند، آماده به عهده گرفتن این جایگاه نیست .
کابینه سیاسی با نخست وزیری که نزدیک به حریری: تمام سلام یا نجیب میقاتی در حال حاضر پشتیبانی نخست وزیران سابق از حریری این گزینه بعید به نظر میرسد.
کابینه مشترک سیاسی و تکنوکرات: با ریاست سعد حریری، و پخش کردن چهار وزارت خانه اساسی به جریانهای مهم و دادن بقیه وزارتخانهها به شخصیت های غیر سیاسی، این گزینه ممکن است ولی نیاز به زمان خیلی زیاد برای توافق بر جزئیات دارد.
دولت تکنوکرات به ریاست حریری: بدون حضور هیچ کدام از جریانهای سیاسی از جمله حزبالله و جریان آزاد ملی، این گزینه ممکن نیست، به نظر حزبالله این گزینه مانند یک ماجرا جویی پر خطر است که مشابه رفتن به یک نقطه نا معلوم میباشد، بهخصوص که در لبنان شخصیتهای غیر سیاسی وجود ندارد و شعار تکنوکرات یک نمای خارجی است تا دولتی نزدیک به گروه ۱۴ مارس تشکیل شود
درود بر دکتر کلانتری عزیز
سلام استاد عزیز