پیامدهای ناامنی در عراق و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران

ناامن نمودن عراق، بیثبات نمودن دولت حامی ایران در عراق و محروم نمودن ایران از منافع اقتصادی حاصل از بازار عراق را در پی خواهد داشت. شایان ذکر است عراق در حال حاضر ایران را در دور زدن تحریمها از طرق مختلف یاری رسانده و بازار عراق سود فراوانی(۲۰ میلیارد دلار که امکان افزایش تا ۴۰ میلیارد دلار است) را نصیب تولیدکنندگان ایرانی مینماید. محروم شدن ایران از این منفعت اقتصادی به مثابه ضربهی سنگین به اقتصاد ایران بوده و تابآوری این کشور در مقابل تحریمها را به شدت کاهش خواهد داد.
تنش در عراق باعث درگیر کردن ایران در جبههای دیگر و تحمیل هزینههای بیشتر( اقتصادی، سیاسی و …) شده و فشار بر  مردم ایران، از این طریق، و احتمال بروز آشوبهای داخلی در ایران را افزایش خواهد داد.
ناامنی و جنگ در عراق، جنگ و ناامنی را از مرزهای رژيم صهيونيستي(مرز سوریه، لبنان و غزه) و عربستان(تنگه حیاتی باب المندب) به مرزهای گستردهی ایران با عراق منتقل خواهد نمود.
جنگ داخلی در عراق زمینه تشکیل ائتلاف جهانی بر علیه ایران، به بهانه دخالت ایران در امور داخلی عراق را ایجاد خواهد کرد. این امر متصور است برخی گروههای داخلی عراق به بهانه دخالت ایران در اوضاع عراق از جامعه بینالملل درخواست مداخله نمایند.
جنگ داخلی در عراق و متهم نمودن ایران در امور داخلی این کشور، مشروعیت ایالات متحده آمریکا در فشار بیشتر بر ایران و حتی حملهی محدود نظامی را افزایش خواهد داد.
جنگ داخلی در عراق خودبه خود بازار گسترده و پر رونقی را برای فروش تسلیحات آمریکایی که با فروکش کردن درگیریها در سوریه و عراق از رونق افتاده بود، فراهم خواهد نمود.
تحریمهای تسلیحاتی ایران در اکتبر سال ۲۰۲۰ (آبان ۱۳۹۹) خاتمه یافته و ایران این امکان را خواهد یافت تا نیازمندیهای تسلیحاتی خود و محور مقاومت را از طریق کشورهایی مانند روسیه و چین که در حال حاضر به شدت در حال درگیریهای سیاسی و اقتصادی با آمریکا هستند مرتفع سازد. جنگ و درگیری در عراق و متهم نمودن ایران به دخالت در اوضاع داخلی عراق زمینهی تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران را فراهم نموده و ایران را از ارتقاء توان دفاعی خود و محور مقاومت محروم خواهد ساخت. از طرفی درگیری و ناامنی در عراق و متهم نمودن ایران به دخالت در این جنگ، فشار بر کشورهایی مثل روسیه و چین به منظور عدم همکاری با ایران در زمینههای مختلف از جمله فروش سلاح را افزایش خواهد داد.
جنگ داخلی در عراق باعث ایجاد زمینههای، جنگ مذهبی و فرقهای در عراق و منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و به تبع آن، زمینههای تشکیل ناتوی عربی یا ناتوی سنی فراهم خواهد نمود.
جنگ و ناامنی در عراق باعث درگیر نمودن و به تبع آن تضعیف جمعیت کثیر شیعیان عراق، که توان بالفعل و بزرگی برای محور مقاومت محسوب شده و توانایی خود را در مقابله با داعش در عراق و سوریه به منصه ظهور رساندهاند، میگردد.
جنگ در عراق باعث مسدود شدن کریدور زمینی تهران، بغداد، دمشق به بیروت و به تبع آن به آبهای مدیترانه و مرزهای رژيم صهيونيستي خواهد شد. این یعنی خلل در توان پشتیبانی ایران از حامیان منطقهای خود.
جنگ و درگیری داخلی در عراق و اوج گیری تمایلات تجزیهطلبانه، احتمال سرایت و نفوذ این تمایلات به داخل ایران(با توجه به وجود دنبالههای قومی ساکن در عراق تا به داخل ایران مانند اکراد غرب و اعراب جنوب غرب ایران) میگردد.
جنگ داخلی در عراق و احتمال بروز جنگ شیعه و سنی در منطقه، خستگی مردم از دین و دولتهای مذهبی و رویگردانی از دین و ایجاد زمینه برای ایجاد خاورمیانه جدید در دراز مدت فراهم خواهد نمود.
دخالت نظامی و … برخی کشورهای عربی و یا ائتلافی از آنان در عراق به بهانه حمایت از اهل سنت، ارتش ملی عراق، مبارزه با تروریست و … در نبود و غیاب دولت مرکزی و اوضاع آشفته عراق و تعدی به گروهها و احزاب حامی ایران و یا حتی اماکن مقدس شیعی جهت تحریک ایران به ورود آشکار به تحولات داخلی عراق و یا حتی ورود نظامی به عراق.
مجبور نمودن ایران به هزینه بیشتر در عراق و پررنگ جلوه دادن این هزینهها با وجود مشکلات اقتصادی فزاینده در داخلی و تحریک و تهییج مردم ایران.
سرایت تنشهای اجتماعی و مردمی به داخل ایران به همان بهانهها با تحریک مردم در فضای مجازی در آستانه انتخابات مجلس در انتهای سال ۹۸ و یا به احتمال بیشتر در ماههای منتهی به انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری ج.ا.ایران.
بهعلت سياستهاي غلط دولتمردان بين ملت ايران و عراق پارادكس و دوگانگي ايجاد شده است، از يكطرف تعداد خيلي كمي از مردم ايران كه فهم خوبي از امنيت ملي و جبهه مقاومت ندارند مدام به سياست حضور ايران در عراق معترضند و مدعي هستند در شرايط فعلي كه ايران تحريم است و فشار اقتصادي و معيشتي بر مردم زياد است چرا ايران در عراق هزينه ميكند و از سوي ديگر تعداد كمي از مردم عراق هم بهعلت نفوذ و حضور ايران در عراق ناراضي هستند. علت پارادوكس اين است كه دولت ايران در عراق بهدنبال تأمين اهداف ملي است، در حالي كه دولت بايد بهدنبال تأمين منافع ملي در عراق باشد. اهداف معطوف به منفعت و سود است و توسط دولتها تنظيم، تعديل و يا حذف ميشود، اما منافع ملي معطوف به ارزشها و خواست مردم دو كشور است كه دولتها نقش كمتري نسبت به تعديل و يا حذف آن دارند. چنانچه دولت ايران بهدنبال تأمين منافع ملي در عراق باشد از يكطرف جلب رضايت مردم عراق را نسبت به حضور ايران را درپي دارد و از سوي ديگر منافع و اهداف مادي دولت تأمين ميگردد. مثلاً سال گذشته دولت با هدف تأمين اهداف ملي و كاهش ساعات قطعي برق در داخل كشور، در فصل تابستان برق صادره به عراق را قطع نمود و اين مسئله باعث تظاهرات مردم عراق عليه ايران شد، در حالي كه منافع ملي ايران ايجاب مينمود برق تهران قطع شود اما برق عراق قطع نشود. بنابراين ج.ا.ايران بر اساس منافع ملي و اهداف ملي، بايد دو ديدگاه متفاوت را در عراق دنبال نمايد:
الف- عراق در كانتكس جبهه مقاومت در چارچوب منافع ملي است: در اين صورت عراق براي ايران سرتاسر فرصت است چون:۱- باعث شكلگيري جاده مقاومت شده و مرز زميني تهران را به فلسطين اشغالي متصل ميكند. ۲- نيروهاي رزمنده ايران و جبهه مقاومت را در پشت سيم خاردارهاي رژيم صهيونيستي قرار داده و روزشمار نابودي اين رژيم را قبل از ۲۵ سال موردنظر امام خامنهاي (مدظلهالعالي) فراهم مينمايد. ۳- حضور نيروهاي آمريكايي را در منطقه با چالش جدي و هزينه زياد مواجه نموده است و در زمان مقتضي منطقه را براي آمريكاييها به باتلاق ويتنام تبديل مينمايد. پس ايران هر چه درظاهر براي عراق در كانتكس مقاومت هزينه در بلند مدت و ميان مدت سود چند برابري آن را دريافت مينمايد. بنابراين ايران بر اساس منافع ملي خود بايد براي عراق در كانتكس جبهه مقاومت هزينه نمايد و حضور و نفوذ خود را چند برابر نمايد، بر اساس اين نگاه ايران بايد مراقب اوضاع داخلي عراق باشد تا از مسير مقاومت و امنيت خارج نشود، چون هرگونه بيثباتي در عراق، امنيت ملي و منطقهاي ايران و جبهه مقاومت را به چالش ميكشد. ايران براي تأمين منافع ملي خود در عراق و جلب رضايت مردم آن كشور بايد بهدنبال ايجاد صنايع مادر و فرصت اشتغال براي جوانان عراقي باشد.
ب- عراق به ماهو عراق در چارچوب اهداف ملي است: در اين صورت عراق براي ايران هم فرصت است و هم تهديد، البته  فرصتهاي آن بيشتر از تهديد است. در اين حالت حضور و نفوذ ايران در عراق بايد بر اساس اصل «هزينه- منفعت» باشد. تفاوت اين وضعيت با وضعيت قبلي اين است كه در حالت منافع ملي بايد هزينه كرد اما در حالت اهداف ملي بايد جاهايي هزينه كرد كه بهدنبال آن منفعت مادي بدست آيد. در حالت منافع ملي جلب رضايت مردم عراق مهمتر از رضايت دولت عراق است اما در حالت اهداف ملي جلب رضايت دولت عراق و كسب منفعت مهمتر از رضايت مردم عراق است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *