بسمه تعالی
حملات زنجیرهای تروریستی اخیر
در حادثه سربندر تروریستها بر اساس آموزههای موساد و حمایت مادی عربستان سعودی اقدام به تیراندازی مستقیم و ایجاد و رعب و وحشت نمودند. اینبار تروریستها عملیات “ترور مستقیم را جایگزین عملیات انتحاری” نمودهاند. این امر بیانگر این است که گروههای تروریستی بهدنبال بازیابی و سازماندهی خود میباشند و از طرفی حفظ جان تروریستها برای حامیان آنها (رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی) مهم میباشد. انفجار زاهدان بر اثر پرتاب دو شی انفجاری دست ساز بوده است، حمله تروریستی نیکشهر بهصورت تیراندازی مستقیم انجام شده است. این امر بیانگر این است که گروه تروریستی جیش الظلم بهصورت مستقل از داعش عمل نموده و بهدنبال خواستههای خود یعنی “استقلاخواهی سیستان و بلوچستان” هستند. شیوهی عمل گروههای تروریستی در سه حادثه اخیر از شکل انتحاری به درگیری مستقیم و اجرای تیراندازی تغییر یافته است، این تغییر تاکتیک بیانگر این است که تروریستها دارای یک برنامه میانمدت و مشخص برای اجرای “میکرو عملیاتهای (عملیاتهای کوچک) زنجیرهای” هستند، در روش جدید بهدنبال کشتار مردم و بدبینی اذهان عمومی نیستند بلکه بهدنبال درگیری با نیروهای نظامی هستند، این روش درگیری بنا به توصیه حامیان تروریستها بوده تا اولاً در لیست گروههای تروریست جهان قرار نگیرند و دوماً بهدنبال استقلالخواهی باشند. بنابراین تروریستها اینبار بهدنبال جذب پشتوانه مردمی هستند.
هر سه حادثه در چارچوب مسائل قومی- مذهبی قابل ارزیابی میباشد. حامیان گروههای تروریستی داخل ایران از طریق ایجاد اختلافات قومی- مذهبی بهدنبال ایجاد “جنگ هویتی” در داخل ج.ا.ایران هستند. عملیاتهای تروریستی اخیر بهصورت جزیرهای و بدون فرماندهی واحد انجام شده اما هدایت آن توسط رژیم صهیونیستی و حمایت آن توسط عربستان سعودی انجام شده است. درواقع میتوان ادعا نمود که گروههای تروریستی در داخل ایران فعلاً دارای ساختار و سازماندهی مشترک و فرماندهی واحد نیستند، کشورهای حامی تروریستها در داخل ایران بهدنبال ایجاد فرماندهی واحد و مشترک برای گروههای تروریستی هستند، درصورت تحقق این امر، اقدامات تروریستی افزایش یافته و بهنوعی باعث شروع جنگ داخلی “هویتپایه” میگردد. عوامل که باعث تشدید جنگ هویتی میگردند عبارتند از: مشکلات اقتصادی، فشار معیشتی موجود، اصناف و کارگران ناراضی، تعطیلی صنایع و کارخانجات، معلمان ناراضی، قرار گرفتن قشر مستضعف جامعه در مقابل نظام، (قشری که خود صاحب انقلاب بودند) ساماندهی و تلاش سازمان منافقین و سلطنتطلبها، تلاش حزب چپ (کمونیستها و مارکسیستها). از سوی دیگر دشمن بهمنظور اجرای جنگ هویتی (جبهه غربی، عربی، عبری) از طریق گسلهاي مذهبي- قومي علائق افراد را شناسايي نموده و آنها را در گروههاي مختلف مرتبط مينمايد. اين جنگ با ابزار گروههاي تكفيري- تروريستي و حمايت مستقيم يك قدرت و يا ائتلاف منطقهاي و پشتيباني يك قدرت و يا ائتلاف فرامنطقهاي در کمربند امنيتي ج.ا.ايران بهخصوص در شرق، جنوبغرب و غرب اجرا ميگردد. جنگ هویتی ابتدا با روش نرم، نیمهسخت، هوشمند و در نهایت با روش سخت اجرا میگردد. جنگهاي هويتي به عنوان نسل جديد جنگ، ملتها و مردم را در مقابل هم قرار داده و اساس آن اسلامهراسي است. جنگ هويتي، جنگ «ملت- دولتهاست» اين جنگ بر مبناي تعارضات هويتي و اراده مردم شكل میگیرد، به عبارتي ديگر آغاز كننده جنگهاي هويتي گروهها، اقوام، مذاهب و مليتها هستند. پیامدهای حاصل از اجرای جنگ هویتی عبارتند از:
۱- تبدیل مرزهای جغرافیایی به مرزهای ایدئولوژی،
۲- حضور مداوم آمریکا در منطقه،
۳- حفظ امنیت رژیم صهیونیستی،
۴- معادله برد- باخت به نفع آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی و به ضرر جهان اسلام،
۵- آغاز جنگهاي مذهبي،
۶- به حاشیه رفتن توان موشکی ج.ا.ایران،
۷- ایجاد درگیری فرسایشی در داخل کشور و فروپاشی جبهه مقاومت.