اینکه در آمریکا چه کسی رئیس جمهور میشود تاثیری بر توع روابط و نگاه آمریکا نسبت به ایران ندارد، اساسا دکترین آمریکا علیه ایران فشار از بیرون و فروپاشي از درون است، هر رئیس جمهوری که در آمریکا انتخاب شود در چارچوب این دکترین با ایران برخورد میکند اما شاید روش برخورد و تاکتیک آنها با هم متفاوت باشد ولی اصل سیاست تغییر ناپذیر است. بنابراین روسای جمهور ایران فکر نکنند با مذاکره و بهبود روابط با آمریکا مشکل کشور حل می شود.
پس برای حل مشکلات مردم و رفع تحریم ها چکار کنند؟
استراتژی روسای جمهور ایران باید مقابله با سیاست آمریکا و اجرای سلسله اقداماتی در سطح منطقه باشد که آمریکا را مجبور به تعدیل در سیاست خود علیه ایران نماید.
چه اقداماتی انجام دهد؟
اولین اقدام خودسازی درونی ایران است که نه نیاز به بودجه دارد و نه تحت تاثیر تحریم است، بلکه از طریق انسجام داخلی و اجماع سازی محقق می شود.
دومین اقدام بازسازی و قدرت سازی بيروني از طریق دیپلماسی نهضتی و هماهنگی دفیق دیپلماسی و مذاکره است، توسعه عمق استراتژیک و اقدامات نهضتی بدون پیوست اقتصادی و سیاسی، علاوه بر اینکه هزینه ساز است، بلکه «تهدید محور» و دشمن ساز و مبتنی بر نظریه «موازنه تهدید» است.
تاوقتی که اسرائیل و آمریکا و گروههای تروریستی مثل داعش و جیش الظلم و القاعده و …. هست، دیپلماسی نهضتی و توسعه عمق استراتژیک برای نیل به اهداف انقلاب اسلامی اوجب واجبات است، اما اگر در چارچوب «موازنه منافع» و «موازنه قدرت» و منطبق بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت نباشد، تهدید محور و سلبی است، چنانچه در چارچوب باشد و همزمان توأم با پیوست فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باشد، «امنیت محور» و «ایجابی» است.
بنابراین دیپلماسی نهضتی باید امنیت محور با رویکرد ایجابی و در چارچوب نظریه موازنه منافع و موازنه قدرت و با پیوست فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باشد. این استراتژی توان تعدیل سیاست فشار از بیرون و فروپاشي از درون را دارد.