فتح الله کلانتری

جنگ آذربایجان با ارمنستان یا تقابل جبهه یکپارچه مقاومت با جبهه تورانی و آناتولی ناتو

کمربند آناتولی و دالان تورانی ناتو جایگزین سنتو میشود
تقابل جبهه یکپارچه مقاومت با جبهه تورانی ناتو و آناتولی
سناریوهای جنگ ترکیه و ایران تاکنون مبتنی بر ایدئولوژی بوده است. فشردگی هم از غرب و هم از شرق جدی است. این موضوع بسیار فراتر از تنش کلاسیک بین ترکیه و ایران است.
سیاست «فشردن از شرق و درگیری با غرب» توسط آمریکا علیه ایران تغییر نکرده است. در حالی که سیاست آمریکا در قبال ترکیه «فشردن از غرب و درگیری با شرق» است، ایران در حال تشکیل یک جبهه در شرق است. بنابراین آمریکا در قفقاز، ایران و ترکیه را در مقابل هم قرار میدهد. به عبارتی دیگر «تقابل بین جبهه یکپارچه مقاومت با جبهه تورانی ناتو و آناتولی».
تغییر نقشه ناشی از جنگ آذربایجان با ارمنستان باعث حضور ناتو در دریای خزر و برهم زدن نظم ژئوپلیتیکی موجود در قفقاز جنوبی به نفع ناتو میگردد. اتصال سرزمینی ترکیه به آذربایجان به مثابه اتصال سرزمینی ناتو به ساحل دریای خزر است. گسترش ناتو به شرق تا مرز چین با اتصال نخجوان به آذربایجان و با پیوستن باکو به ناتومحقق میشود. با استقرار ناتو در سواحل غربی دریای خزر و عضویت قزاقستان در ناتو، استراتژی گسترش ناتو به شرق محقق میشود.
با جنگ ۴۴ روزه قره باغ، نقشه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی تغییر کرد. ظاهراً این بود که قره باغ از اشغال آزاد شده است، اما در واقع «دروازه آناتولی-آسیای مرکزی» برای اولین بار باز شد.
این جنگ به قدری حیاتی بود که مشخص بود پیامدهای آن به شوک های ژئوپلیتیکی منجر خواهد شد، در نتیجه جنگ، ایران نیز در قفقاز به بن بست ژئوپلیتیکی رسیده و از منطقه طرد میشود.
انتقال همسایه شرقی پاکستان به قفقاز، آمدن طالبان به افغانستان، تقویت نظامی و سیاسی آذربایجان، ترکیه به عنوان بازیگر اصلی در همه این اقدامات هوشمندانه می تواند برای هویت رسمی تهران مرگبار باشد. با توجه به اینکه ایران، چین و روسیه سه تهدید اصلی آمریکا هستند لذا آمریکا با ایجاد دالان تورانی ناتو بدنبال یکپارچه سازی ناتو از قفقاز به دریای خزر و سپس به سین کیانگ چین جهت تقلبل به جبهه یکپارچه مقاومت است.
قبل از انقلاب ترکیه، ایران و پاکستان کمربند سنتو علیه شوروی را تشکیل میدادند. در جنگ آذربایجان و ارمنستان، سه کشور ترکیه، آذربایجان و پاکستان رزمایش مرکب را آغاز کردند، درواقع در طرح سنتوی سابق جای ایران و آذربایجان عوض شده است، به دین ترتیب «کمربند آناتولی جایگزین سنتو» شده است. این می تواند برای ایران ویران کننده باشد، چون نقشه تغییر خواهد کرد، در چنین حالتی روابط ایران با ارمنستان و قفقاز قطع میشود.

جمهوری ارمنستان به عنوان کم‌وسعت‌ ترین و کم‌جمعیت‌ترین همسایه زمینی ایران، ۳۸ کیلومتر مرز مشترک با گوشه شمال‌غربی آن دارد. علی‌رغم مقدار کم این شاخصه‌ها، اما ارمنستان در بین همسایگان زمینی ایران به عنوان تنها عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا، تنها عضو سازمان پیمان امنیت جمعی و همچنین مسیر جایگزین جهت دسترسی به اوراسیا و اروپا مطرح است.
وعده‌ی عضویت باکو در ناتو که الی‌اف چندین بار درخواستش را داده گویا با این شرط که باکو و ترکیه بتوانند نقشه «دالان تورانی» را پیاده‌سازی کنند تحقق می‌یابد. با عضویت باکو در ناتو، استقرار رسمی نیروهای ناتو در مرز ایران و روسیه عملی می‌شود و جبهه‌ای که پوتین در شرق اروپا برای فشار بر ناتو و ممانعت از گسترش آن در اوکراین گشوده بود به فاصله‌ای بسیار نزدیکتر یعنی دقیقا روی مرز جنوبی‌اش منتقل می‌شود و روسیه از غرب، رَکَبی چندباره می‌خورد.

با قطع مرز تاریخی ایران-ارمنستان دسترسی آزاد زمینی ایران به اروپا که از دریای سیاه بود هم قطع می‌شود و هم کاملا وابسته به اجازه پان‌ترکیسم تحت‌نظر صهیونیسم میشود. پس اینجااز یکطرف جبهه نبرد با رژیم صهیونیستی از کرانه باختری به کنار گوش ایران و دقیقا روی مرز ما منتقل می‌شود و از سوی دیگر رژیم حقوقی دریای خزر عملا برای ایران بی‌فایده و بی‌اثر می‌شود.

2 پاسخ به “جنگ آذربایجان با ارمنستان یا تقابل جبهه یکپارچه مقاومت با جبهه تورانی و آناتولی ناتو”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *