جنگ ادارکی یا شناختی

موسسه رند در سال ۲۰۰۱ کتاب شبکهها و جنگهای شبکهای را منتشر کرد، در آن کتاب مطلب بسیار مهمی بود که عبارتست از: «در جنگهای فردا برنده کسی نیست که بزرگترین بمبها را داشته باشد، برنده کسی است که بهترین روایتها را دارد.» جوزف نای نظریهپرداز معروف جنگ نرم معنقد است که: «موفقیت به پیروزی ارتش نیست، بلکه موفقیت به پیروزی روایتهاست.»

پایه و اساس جنگ ادراکی یا شناختی، رسانه است. رسانه رکن چهارم دموکراسی است. آقای ایمانوئل کاستلز میگوید که سیاست بر بال رسانه میچرخد.

به طور کلی جنگ ادراکی عبارتست از هر گونه کنش و رفتاری که توسط گروه مخالف به منظور تاثیرگذاری بر تفکر‏، باور و در نتیجه رفتار شهروندان و مسئولان کشورهای هدف انجام میشود.

آمریکا تروریسم رسانهای است، چون کشتار مردم بیگناه یمن را پوشش خبری نمیدهد، اما اجتماع چند نفر محدود که بهدنبال مطالبات صنفی یا حقوقی هستند را در داخل ج.ا.ایران به عنوان حقوق بشر و اغتشاش بزرگنمایی و انگارهنمایی میکند.

مهمترین تفاوت جنگ شناختی یا جنگ ادراکی با جنگ سخت در تلفات و تصرف است. در جنگ سخت وقتی یک نفر کشته میشود، یکنفر از آمار جنگجویان کمتر میشود، اما در جنگ شناختی یکنفر از خودی کم میشود و به دشمن اضافه میشود. در جنگ سخت زمین تصرف میشود اما در جنگ شناختی ذهن تصرف میشود.

کارکرد جنگ ادراکی بر اساس رسانه:

جنگ شناختی باعث از بین رفتن سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی وارزش اجتماعی میگردد. در جنگ شناختی یا رسانهای مهاجم از طریق انگارهسازی ابتدا تصویری مطلوب و موجه از خود نشان میدهد و سپس تصویری نامطلوب و مخدوش از دشمن نشان میدهد. فرآیند اجرای جنگ ادراکی به شرح زیر است:

۱- تغییر باور، ۲- تغییر افکار و اندیشهها و تحلیلها، ۳- تغییر رفتار، ۴- تغییر ساختار.

آمريكا در راستاي تحقق راهبرد «فروپاشي از درون و فشار از بيرن» پروژه نفوذ جریانی را عليه ج.ا.ايران طبق چهار اولويت انجام ميدهد: ۱- نفوذ فرهنگي از طريق «شبيخون فرهنگي» ۲- نفوذ سياسي از طريق «ناتوي سياسي» ۳- نفوذ اقتصادي از طريق «تروريسم اقتصادي» است. اين سه مرحله همان فروپاشي از درون است. ۴- نفوذ امنيتي از طريق «تهديد امنيتي» يا فشار از بيرون است.این راهبرد بهطور مستقیم یا غیرمستقیم باعث تغییر باور و رفتار میگردد. آمریکا از طريق نفوذ به دنبال براندازي نظام، استحاله انقلاب و استفاده از عناصر نفوذپذير براي تأثیر در ادراک مردم و مسئولین است. نفوذ موردي مثل جاسوسي از طریق تصمیمگیران، تصمیمسازان و خواص و يا نفوذ جرياني مثل شبكهسازي باعث تغيير آرمانها، ارزشها، باورها، نگاهها، خواستهها و سبك زندگي ميشود.

روش عمل نبرد شناختی- رسانهای

مشروعیتزدایی، ۲- اعتبارزدایی، ۳- اعتمادزدایی، ۴- قداستزدایی، ۵- کارامدزدایی (ناکارامدنمایی)

مولفههای قدرت در نبرد شناختی- رسانهای

قدرت رصد شناختی دشمن، ۲- قدرت تحلیل شناختی دشمن، ۳- قدرت طرحریزی شناختی دشمن،         ۴- قدرت انجام عملیات شناختی.

سطوح جنگ ادارکی- رسانهای

این جنگ دارای ۵ سطح است: ۱- سطح تکنیکی که بیشتر کاربرد نظامی و سیاسی دارد مثل تکنیک فریب، شایعه، دروغ و غیره. ۲ – سطح تاکتیکی که بیشتر کاربرد نظامی و سیاسی دارد، در این سطح باید ابزار متناسب با نوع تکنیک انتخاب شود. ۳- سطح عملیاتی که بخشی است در تمام حوزههای اقتصادی- سیاسی- فرهنگی- نظامی و غیره کاربرد دارد ۴ – سطح راهبردی که در سطح ملی و از تمام ظرفیت رسانهای کشور برای مقابله با دشمن استفاده میشود. ۵- سطح فراراهبردی که در سطح فراملی، منطقهای و یا بینالمللی از تمام ظرفیتهای رسانهای مشترک در سطح منطقه و یا جهان برای مقابله با دشمن مشترک استفاده میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *