بسمه تعالی
خروج نظامی آمریکا از سوریه
هیچکس به صورت دقیق نمیداند که چرا ایالات متحده به دنبال خروج از سوریه است. نکته اصلی این است که باید توجه داشت که ترامپ قصد ندارد تمام دستاوردها و منافعی که آمریکا طی سالیان مختلف در منطقه و محیط پیرامونی ایران کسب کرده را یک شبه به تاراج بگذارد، بلکه او به دنبال آن است تا بتواند هزینه ارتش و نظامیان خود را به گردن سایر دولتها از جمله عربستان و رژیم صهیونیستی بیندازد. خروج مرحلهای نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان و سوریه با ضرورتهای راهبردی هژمون منطقهای آمریکا هماهنگی ندارد. بنابراین تصمیم دونالد ترامپ را میتوان بهعنوان انحرافی از روندهای کنشهای راهبری آمریکا در محیطهای بحرانی دانست.
متعاقب اعلام تصمیم ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد که این دولت با قاطعیت و حمایت آمریکا، به مقابله با نفوذ ایران در سوریه ادامه خواهد داد. واکنشها نسبت به تصمیم ترامپ، یکدست نیست و در میان دولت، کنگره و متحدان کاخ سفید، هم مخالف و هم موافق دارد. در این میان، استعفای «جیمز ماتیس» از وزارت دفاع و «برتمکگورک» فرمانده ائتلاف جهانی در مبارزه با داعش نمادی از مخالفت با تصمیم ترامپ در میان نزدیکترین دستیاران وی است. این مخالفت و نگرانی در درون کنگره و در میان مقامات متحدانی چون فرانسه و رژیم صهیونیستی نیز امتداد مییابد. آنها همگی این اقدام را هدیه به ایران، روسیه و سوریه میدانند. تحلیلهای عمده انجام شده پیرامون خروج آمریکا از سوریه عبارتند از:
خاورمیانه ارزش ماندن ندارد،
خروج نظامیان آمریکایی از خاورمیانه باعث میشود، ایران اهداف نظامی سهلالوصولی نداشته باشد،
ماندن در خاورمیانه، پرهزینه و بیحاصل است،
خروج آمریکا از منطقه، ایران و روسیه را ناراحت و نگران کرده است،
ترامپ مرد تصمیمات غافلگیرکننده و غیرقابل پیشبینی است.
تحلیلهای اشاره شده بهدنبال این است که ماجرا را خفیف و کوچک جلوه دهد و از میزان شکست ذلتبار آمریکا بکاهد. برخی محافل سیاسی و رسانهای تصمیم ناگهانی ترامپ را به نفع نظام سوریه و متحدان آن، یعنی ایران و روسیه، دانستهاند. اما برخی دیگر خروج نیروهای آمریکایی را زمینه اقدام احتمالی دیگری علیه ایران دانستهاند. سردبیر روزنامه الیوم، در سرمقاله این روزنامه، این فرضیه را مطرح کرده که ترامپ ممکن است به فکر بالا بردن تنشهای نظامی با ایران است و در نتیجه نمیخواهد نیروهایش در سوریه در معرض آسیبهای احتمالی پاسخ ایران باشند. اما باید به احتیاط به این دیدگاه نگاه کرد. چون اگر قرار بود ترامپ نیروهای آمریکایی را از تیررس ایران دور کند، نیروهایش در افغانستان و عراق را هم باید خارج میکرد.
پیامدهای خروج نظامی آمریکا از سوریه
آنها احتمالا قصد دارند داعش را در سوریه و طالبان را در افغانستان مجددا جولان بدهند. این سناریو هرچند بعید نیست، ولی به نظر میرسد که تکفیریها توان جذب و ویرانگری سابق را ندارند (هرچند در افغانستان اوضاع کمی فرق میکند). به موازات تحلیل فوق، تصمیم ترامپ، پیامدهای دیگری هم دارد که البته، این پیامدها از زبان منتقدان ترامپ در آمریکا و کارشناسان رژیم صهیونیستی هم جاری میشود. اولین پیامد، این است که آمریکا کنترل مستقیم خود بر منطقه را از دست خواهد داد؛ وقتی این کنترل و فشار نباشد، رژیمهای متحد آمریکا در منطقه، از درون و بیرون به خطر میافتند و رژیم صهیونیستی نیز به محاصره نیروهای مقاومت درمیآید. کنترل کشورهای منطقه بر سوختهای فسیلی خود، ایجاد نظم جدید در منطقه با محوریت ایران، مقاومت، سوریه، روسیه و ترکیه، از دیگر پیامدهای فوری خروج آمریکا از منطقه خواهد بود و در این میان، چیزی که مهمتر از همه است و احتمالا محقق خواهد شد، چندقطبی شدن نظم جهانی و عقبنشینی تاریخی کل غرب از منطقه غرب آسیا است.
نتيجه گيري:
بنا به دلایل زیر و بر اساس اصل «هزینه- منفعت» خروج زودهنگام نیروهای آمریکایی از سوریه تصمیم شخص ترامپ بوده است است:
۱- باجگیری و امتیازگیری بیشتر از کشورهای مرتجع عرب منطقه،
۲- عمل به وعده انتخاباتی خود مبنی بر تمرکز به درون کشور و کاهش هزینههای جنگی آمریکا،
۳- معامله پنهانی با روسیه و ترکیه مشروط به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی،
۴- تخریب وجه و عملکرد دولتهای قبلی آمریکا مبنی بر آغاز جنگ بیحاصل در منطقه غرب آسیا.
مهمترین مولفه در پرونده خروج آمریکا از سوریه بحث توافق پنهان و احتمالی روسیه و رژیم صهیونیستی با یکدیگر است که در این بین احتمال دارد کردها به عنوان وجه المصالحه مورد اشاره قرار بگیرند. کردهای سوریه بدون حمایت آمریکا دو گزینه پیشرو دارند: اول کنار آمدن با دولت بشار اسد و پذیرش قانونی اسد، دوم سرکوب کردها توسط دولت ترکیه، بهنظر میرسد کردها با دولت بشار اسد متحد میشوند. از آنجا که در ماههای اخیر، مقابله با نفوذ ایران به عنوان یکی از ماموریتهای نیروهای آمریکایی در سوریه شمرده شده است، درباره خروج این نیروها سه احتمال مطرح است:
۱- ترامپ به این نتیجه رسیده است که حضور نظامی آمریکا باعث نابودی داعش و تبدیل نظم آمریکایی به نظم منطقهای مقاومت شده است، لذا بهمنظور افزایش هزینههای ج.ا.ایران اقدام به خروج نموده تا زمینههای لازم جهت تقویت گروههای تروریستی- تکفیری در جبهه مقاومت را فراهم نماید. نا امنی در جبهه مقاومت باعث جنگ فرسایشی و درگیری همزمان ج.ا.ایران در چند جبهه (توزیع توان) میگردد.
۲- دولت ترامپ فشارها و تمرکزش را بر داخل ایران قرار داده و دیگر نیازی نمیبیند که با ایران در بیابانهای سوریه مقابله کند.
۳- آنکه طبق ارزیابی برخی رسانههای آمریکایی، ترامپ اساسا به چیزی به نام مقابله با نفوذ ایران در سوریه اهمیت چندانی نمیدهد. یک سناریوی دیگر را هم نباید از نظر دور داشت. طی ماه گذشته گزارشهایی منتشر شده که نیروهای نظامی عربستان به منطقه شمال شرق سوریه اعزام شدهاند. ممکن است ترامپ با عربستان و امارات توافقی انجام داده تا نیروهای نظامی این کشورها جایگزین نیروهای آمریکایی در سوریه شود. به هر حال هر کدام از این سناریوها و احتمالات درست باشد، یک نتیجه به طور قطعی مشخص شده است: نیروهای مسلح کردهای سوریه، که روابط نزدیکی با آمریکا برقرار کرده بودند، اکنون در موقعیت شکنندهای قرار گرفتهاند و ممکن است بزودی با عملیات نظامی گسترده نظامی ترکیه مواجه شوند. این به معنای آن است که دوره تلاش آمریکا برای ایجاد تغییر رژیم در سوریه به پایان رسیده است. دوره امپریالیسم آمریکا که همیشه به دنبال ایجاد رژیمهایی دست نشانده بوده، به پایان رسیده است. این تصمیم تاریخی به خوبی نشان دهنده این موضوع است. این همچنین نشان دهنده حرکت به طرف یک جهان چند قطبی است. آمریکا با این تصمیم نشان داد که کشورش قادر به تغییر رژیم نیست. این ضعف آمریکا سبب میشود که فرآیند سیاسی در خاورمیانه در اختیار ایران و روسیه و ترکیه باشد. دولت سوریه و مردم این کشور باید درباره آینده خود تصمیم گیری کنند. این یک فرآیند سیاسی است که در جریان است و آمریکا بخشی از آن نیست. این نشان دهنده حرکت به طرف جهان چند قطبی است.
سلام جناب آقای دکتر کلانتری.
واقعا که مطالبتون فوق العاده کارشناسانه و نظریه دکترین هستش ممنونم از دعوت شما .پیروز و موفق باشین
سلام از لطف شما متشکرم